پس از خروج ایالات متحده از افغانستان و سقوط کابل بدست طالبان، در میان تلاش کشورهای مختلف برای تقویت حضور خود در بخش معادن افغانستان، میتوان گفت که در حال حاضر، چین دست برتر را در این زمینه داراست. لازم به ذکر است که، بزرگترین ذخایر مس افغانستان یعنی “مس عینک” در اختیار پکن است. این ذخایر ۲۴۰ میلیون تن سنگ معدنی با عیار بالا تخمین زده میشود و ۳ میلیارد دلار ارزش دارد. در ادامهی این مطلب با سراج توس همراه باشید.
علاوه بر چین، دیگر کشورها نیز بدنبال ارائه امتیازات سیاسی به طالبان در عوض کسب امتیاز بهرهبرداری از معدن حاجی گک در ولایت بامیان در مرکز این کشور با ذخیره ۲ میلیارد تن، معدن مس در ولایت لوگر در جنوب افغانستان و معادن زغال سنگ در مناطق مرکزی و شمالی افغانستان، معادن طلا در شمال، غرب و جنوب، لیتیوم و بریلیم در ولایت غزنی در جنوب افغانستان، اورانیوم در ولایت هلمند، سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در ولایتهای شمال و غرب این کشور و پنج حوزهی نفت و گاز در سراسر این کشور هستند که ارزش این منابع حدود ۳ هزار میلیارد دلار، تخمین زده شده است.
محمود سیادت نایب رییس اتاق بازرگانی مشهد گفت: اگر وضعیت اقتصادی افغانستان به سمتی برود که فعالیتها بازگردند، فضا امنتر و سرمایهگذاران داخلی و خارجی احساس امنیت بیشتری کنند، ایران میتواند در این زمینه، نقشآفرین باشد. در این چند ماه هم توافقات بین نمایندگان ایران و طالبان شد که عمدتا توافقات خوبی بوده است و نشان میدهد که مخالفت و عناد جدی با حضور اقتصادی ایران در افغانستان وجود ندارد.
ما باید در مورد نقش خود در معادلات جدید بازبینیکرده و سعی کنیم با برقراری تعرفههای ترجیحی، سرمایهگذاری در صحنههای مختلف اقتصادی افغانستان، فعالسازی کشت فراسرزمینی و مشارکت در بهرهبرداری و انتقال مواد معدنی در این کشور، سهم خود را حفظ و افزایش دهیم.
چینیها از چندین سال قبل، علاقهمندی خود را به حوزهی معدن افغانستان نشان داده بودند. قراردادی هم در مورد یک معدن مس بسته بودند که بهعلت شرایط ناامنی نتوانستند بهرهبرداری کنند. حالا چین یک هیئت کارشناسی برای بررسی معادن لیتیومی که در نزدیک ولایت غزنی افغانستان است و ادعا میشود حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد، فرستاده ولی هنوز به توافق یا قراردادی نرسیدهاند.
علاوه بر چین، هند و پاکستان تلاش کردهاند که وارد بخش معادن افغانستان شوند. ترکها هم بسیار علاقهمند هستند که در حوزهی معدن افغانستان سرمایهگذاری کنند. شرکتهای اروپایی نیز در زمینه ژئوفیزیک هوایی این کشور ورود پیدا کردهاند که میتواند در کشف ذخایر جدید، موثر باشد. با این حال، این احتمال وجود دارد که این فهرست به میزان قابل توجهی گسترش یابد. با توجه به مسدودشدن حمایتهای مالی خارجی، که تقریبا معادل ۴۰ درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان در سال ۲۰۲۰ بود، سرمایهگذاری خارجی در بخش معدنی افغانستان میتواند تنها منبع درآمد حکومت تازه تاسیس طالبان قلمداد شود.
مسعود نوری، کارشناس امور سیاسی بینالمللی گفت: بیشترین توجهات کشورهای خارجی به معادن لیتیوم افغانستان متمرکز است که در بخش باتریهای قابل شارژ مانند باتریهای تلفن، کامپیوتر، باتریهای موتور و وسایل الکترونیکی استفاده میشود. بر اساس برخی برآوردهای رسمی، ذخایر لیتیوم افغانستان قابل مقایسه با ذخایر بولیوی، یکی از بزرگترین تامینکنندگان جهان است. ذخایر غنی لیتیوم محلی در ابتدا توسط شوروی سابق کشف شد. با این حال توسعهی واقعی آنها هرگز تحقق نیافته است.
ایران میتواند در معادن جنوب غرب افغانستان ورود کند و مواد اولیهی معادن مس، آهن یا سرب در ایران فرآوری شود. مذاکرات اولیهای هم انجام شده اما سیاستهای طالبان چندان دقیق و مشخص نیست و شاید قابل اعتماد هم نباشد. باید آمادگی داشته باشیم و در صورت لزوم با ایجاد کنسرسیومها و ساختارهای درست و حتی حضور شرکتهای دولتی بتوانیم از موقعیت بسیار مناسب ژئوپلوتیکی خود و همچنین راه آهن خواف – هرات که میتواند برای حمل محمولههای معدنی اقتصادی باشد، استفاده کنیم. چه با مشارکت دیگر بازیگران مانند چین و ترکیه و چه بهصورت منفرد باید بتوانیم سهم خود را مطالبه کنیم تا یک اقدام برد – برد برای دو طرف باشد.
معادن افغانستان هرگز بهدرستی بهرهبرداری نشدهاند، میزان ارزش معادن این کشور بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود که روسها و آمریکاییها روی این برآورد متفق هستند.
با توجه به سرمایهگذاریهای خوبی که در منطقه خواف شده، امکان گندولهسازی سنگ آهن منطقهی غوریان افغانستان وجود دارد. مسافت نزدیک افغانستان با ایران و اینکه افغانستان تجهیزات لازم را در این زمینه دارا نیست، راه را برای ایران هموارتر میکند. ایران علاقه دارد و میتواند در این رقابت حضور داشته باشد. سنگ آهن منطقه خواف ایران تا منطقه بامیان افغانستان امتداد پیدا میکند. در حال حاضر بدلیل نامناسب بودن روابط هند و طالبان، فرصت مناسبی برای ورود ایرانیها و در دست گرفتن بخشی از این امور است.
مزیتهای ایران برای همکاری معدنی با افغانستان نیز عبارتند از:
- بنادر ایران میتواند دروازهی ورود موادمعدنی افغانستان به بازارهای جهانی باشد.
- انعقاد موافقتنامههای حملونقل جادهای و ریلی تهران- کابل و این همکاری، باید بر مبنای شرایط متقابل هر دو کشور رخ دهد.
- راهاندازی مسیر راهآهن تهران – هرات یک مزیت برای هر دو کشور بهشمار میآید.
- افغانستان از طریق چابهار، به بازار هند وصل است. این کشور به بندر عباس ایران نیز دسترسی دارد.
- ایران یکی از شرکای تجاری افغانستان با تجارت سالانه حدودا دو و نیم میلیارد دلار و یکی از صادرکنندگان مهم برق به افغانستان بهمیزان سالانه حدود ۲۳۷ مگاوات محسوب میشود.
- ایران در طرحهای جدید بازارچه های مرزی و در افزایش سرمایهگذاری در خطوط تولیدی صنایع متوسط و کوچک افغانستان نیز نقشی مؤثر ایفا میکند.
- لزوم پیگیری توافقنامه چابهار بین ایران، هند وافغانستان که در دولت قبل افغانستان صورت گرفته بود و در صورت وقوع، از مهمترین طرحهای مشترک اقتصادی مابین دو کشور محسوب میشود.
شرکت سراج توس با سابقهی درخشان در صنعت فولاد، بزرگترین تامین کنندهی انواع ورقهای فولادی و مقاطع فلزی برای صنایع و پروژههای بزرگ کشور میباشد.
مشاهده مشخصات و قیمتها :
- قیمت روز ورق اسید شویی
- قیمت روز ورق روغنی
- قیمت روز ورق سیاه
- قیمت روز ورق گالوانیزه
- قیمت روز ورق رنگی
- قیمت روز ورق آلیاژی
- قیمت روز قلع اندود
منابع:
irdiplomacy.ir
fouladban